پیمان .. | پنجشنبه, ۱۳ فروردين ۱۳۹۴، ۰۴:۰۰ ق.ظ |
برای رسیدن به سد 700سالهی کریت باید وارد جادهی روستای چیروک میشدیم. تابلوی روستای چیروک در 5کیلومتری روستای اصفهک، در سمت کوهپایهها پیدا میشود و بعد از 4کیلومتر به خود روستا میرسیم و از آن عبور میکنیم و وارد جادهی پر پیچ و خم و باریکی میشویم که دقیقا بعد از 10کیلومتر ما را به محل سد کریت میرساند. جادهای که ریزش کوه زیاد داشته و هر آن احتمال ریزش کوه در آن وجود دارد.
سد کریت در میانهی کوهها قرار دارد و تو به جستوجوی سدی 700ساله میروی، ولی در نگاه اول فقط یک دیوار بتنی میبینی. یک دیوار بتنی زشت و کریه که سند زندهی سفاهت سدسازان این بوم و بر و سیاستمداران حامی آنهاست.آقای نگهبان سد اسم و فامیلم را نوشت و گفت که این جاده خاکی را میروی پایین، از آبگیر و جنگل رد میشوی، بعد هم میروی روی تاج سد. از سد پایین نروید لطفا. جایی که او آدرس میداد،دقیقا مخزن سد بود. اول خندیدیم که جنگل یعنی چه آخر؟ اینجا مخزن سد است. میثم با تعجب میگفت آخر مخزن سد که نباید این همه درختچه و علفزار داشته باشد. ترسیدم با ماشین از توی آبگیر پشت سد رد شوم و به تاج سد برسم. پیاده شدیم و پوتینها را پوشیدیم و زدیم به آب گلآلود و بعد رفتیم روی تاج سد. ترسم بیهوده بود. عمق آب تا زانویمان هم نیمرسید!
بله... بند تاریخی کریت آن پشت بود. سد بتنی و زشت با دیوارهی بلندش چسبیده بود به آن و آن را در خود مدفون کرده بود. خود بند 700ساله هم در میان داربستها ناپیدا شده بود. روی تاج قوسی سد راه رفتیم و به مخزن خشک و برهوتش نگاه کردیم.فقط کمی آب گلآلود پشت سد جمع شده بود که ارتفاع آن به اندازهی ارتفاع بند 700سالهی ساخت دولت صفویه هم نبود. یعنی آنهایی که 700سال پیش آن سد قوسی را با خشت و ساروج ساخته بودند کارشان مهندسیتر و حساب کتاب شدهتر بود تا سدسازان امروزی. با کمال وقاحت اول سد، تابلویی را هم زده بودند که سد کریت با این ویژگیها در سال 1384 توسط مهندس بیطرف افتتاح شده است و فلان و بیسار. وزیر نیروی دولت اصلاحات یزدی بود و طبس هم آن زمان جزء استان یزد و سد ساختن هم از نمادهای پیشرفت و توسعه. و چه حماقتی.از آقای نگهبان پرسیدیم که این سد از زمان افتتاحش تا به حال پر شده است؟ گفت نه، هرگز. بالاترین ارتفاع آبش به اندازهی همان بند 700ساله بوده. خشکسالی بوده این سالها. بعدش هم مخزن این سد خورندگی آب زیاد دارد. 2-3سال پیش یک گروه آمدند مطالعات زمینشناسی کردند دیدند زمین مخزن این سد به سفرههای آب زیرزمینی متصل است و آب پشت سد جمع نخواهد شد!
یک ماشین دیگر آمد و رفتند لابهلای درختچههای گز. گفت آمدهاند دنبال قارچ. قبل از این که این سد را بسازند، اینجا جنگل بود. جنگل درختهای گز. هر کدام از درختهایش 200-300سال عمر داشتند و کت و کلفت بودند. برای ساختن سد همهی درختهای گز را بریدند و از بین بردند. ولی یکی دو سال بعد از افتتاح سد،این درختچههای گز به جای آن درختان 200-300ساله بالا آمدند. بدون هیچ کاشتنی خودشان روییدند. ما هم دیدیم پشت این سد آبی جمع نمیشود دیگر از بین نبردیمشان. ولی الان دیگر قارچ پیدا نمیشود. قدیمها که اینجا جنگل بود قارچ پیدا میشد.ازش خواهش کردیم که بگذارد روی تاج بند تاریخی هم برویم. گفت پایین رفتن از تاج سد ممنوع است. گفتیم ما به خاطر این سد نیامدیم اینجا. به خاطر آن بند 700ساله آمدهایم. قبول کرد. از پلههای آن طرف سد بتنی پایین رفتیم و چند تا عکس از بند تاریخی هم انداختیم. بعد از آقای نگهبان نحوهی ساخت و کارکرد آن سوراخ دراز و بلند وسط سد را پرسیدیم. توضیح داد. فیلم توضیحات بند تاریخی کریت همانهایی است که او بهمان گفت:
مستند بند کریت
مرد آگاه و خوشبرخوردی بود. تشکر کردیم و برگشتیم سمت طبس.
راه زیادی نبود. نزدیک غروب بود. روستای اصفهک چسبیده به جاده بود. اصفهک قدیم با خانههای کاهگلی و معماری 400سالهاش متروکه شده بود و اهالیاش اصفهک جدید را چسبیده به آن تاسیس کرده بودند و ساکن شده بودند. لابهلای خانههای متروکه چرخیدیم. روستایی که زلزلهی سال 57 آن را خالی از سکنه کرده بود. به سوراخ تنور نان خانهای زل زدیم که دیگر هیچ کسی به دیوارهاش نان نمیچسباند و سالها بود که دیگر بوی نان از آن بلند نبود. به بادگیرهای کوتاه و بلند نگاه کردیم. به گنبدهای کاهگلی... همهی اینها برای آدمیزاد بود. ولی وقتی آدمیزادی نباشد که از آنها کار بگیرد... بیمعنا شده بودند.